گرافیک‌نگار



️ممکن است هنری، احساسی را درون یک شخص خلق کند، اما همین هنر نتواند احساس اجتماعی مشترکی را برای حرکت اجتماعی برانگیزاند که در این صورت ناقص است؛ هنر نه فقط در مقیاس فرد، بلکه در مقیاس اجتماعی هم باید ظهور و بروز پیدا کند؛ حتی باید بتواند در مقیاس معادلات تاریخی نیز نقش ایفا نماید.
اینجاست که هنر به دانش‌های پیرامونی خود مانند علوم اجتماعی و اندیشه‌های فلسفه تاریخی گره می‌خورد.
هنر غیر از اینکه با عرفان مرتبط است، باید در دامن یک فلسفه تاریخی و دانش‌های اجتماعی پیوسته به آن شکل بگیرد.

️بنظر من هنر هم مثل آدم جسم و روح داره.
جسمشو باید با آموزش و افزایش کیفیت ابزار ورزدیده کرد، روحش رو هم با حکمت، عبرت از تاریخ، دانش‌های اجتماعی و.تقویت کرد.
ورزیده شدن هر دو اگر در جهت حق باشه، نتیجه هم مثبت میشه، ولی اگر در جهت باطل باشه قطعا پیروز میدون نخواهیم بود حتی اگر در لحظه یا مدتی پیشرفت هم داشته باشیم.
اگر فقط به روح هنر بپردازیم، هنر مریضی بیش نیست و اگر فقط به جسم هنر بپردازیم، باز هم مریضی بیش نیست و هر دوی این‌ها منتهی به مرگ هنر میشن.
فکر کنم در خیلی از شاخه‌ها، هنرمون روحش بیماره و در صورت عدم درمان کارش به احیا میرسه.
و در نهایت مرگ


️ببخشید علوم پزشکی رو قاطی هنر کردم، دیگه از باید با همه‌ی دانسته‌هام ی آش بپزم.


✳️ توجه به خدا مثل نور و روشنایی است. وقتی انسان توجه به خدا کرد، چشمش نور و بینایی پیدا می‌کند، پیش پایش را می‌بیند، روشن می‌شود، حق را از باطل و راه را از چاه تمیز می‌دهد، برایش می‌شود مثل روز. چون وقتی به آخرت و به عظمت الهی توجه کرد، کوچکی دنیا را درک می‌کند و می‌فهمد که دنیا چاله است؛ ارتفاع دنیا سقوط است، همه چیز دنیا تله و دام است و این دام را گذاشته‌اند که انسان اگر دل به دنیا بست، شکار این دنیا می‌شود. این را با توجه به خدا می‌فهمد.

پندها و مثل‌ها.آیت‌الله حائری شیرازی. جلد دوم


اندیش‌سرای کودک و نوجوان اندیشکده حکمت عهد


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پروژه سرا مطالب اینترنتی fameed مهر تابش استیلا راهنمای ارسال مقالات ISI وبلاگ آموزشی پارس نت Charlie فروشگاه گنجینه دانلود سرا بهار و پاییز